هر که گوید . جهان را با عقل تبیان کنم ......زو تتبع کن .که عقل مجرد از صور ....بچه امکان مهم تبیان هستیها کند .....بر چه برهانی .مستدل بر عقل .مدرک شوی ....بر چه میزابی .میزانی .واقف .کامن شوی ....گردر جوف مکنونات .با عقل کاشف شدی .....زین قوا .وز که یافتی .مستغنی شدی.....اینچنین راصد صد هزاران اختر کیهان شدی ...تو نموی .جسمی.حساس .مرید .....در تو نشئه عقل کی دارد قدیم ....قدمت عقل ادراک تو .در ذات توست .....گر بر ین سلکی .عقلت را رو نما .....در کجایت عقل دارد سکون ..در تغییر دائمیای کثرت ذات الوجود......بی ثباتی گوهرت دائم در شدن.......عقل دگر گونت نشاید.ثابت شدن....هان جوابی در خور ذی عقولان دهای .....داده ندای یعقلون .مستدل بنما عقل .رهنمون........ذرهها را دادهای عقل شعور ....پس به ذات ذیشعوران کردی حصول ........ای حصول علم تو عقل .جزیها ....در کل نگرای .جهان بین .عقل کل نگر ....اری عقل فعال جهان شعور ناب .....دارد در فعل مبین . مقام .وجاه.......فعل مبین فعل خداست ...فعل او عقل کل ماسوی است......این امام عقل سریان دارد در کل وجود......اعوری بگذار .چشم. حقیقت بین گشا.....عقل حق در جان امام ص حاضر .. حاصل نما ......عقلها واحد اندر واحد .زو فیضان برند .....او چو خورشید ...ذرها ..فیض برند ......هان مشو غافل ز فعل کرد گار ....این امام کل هستی ست .ص......دارد سبق از عقل هستی مدار......جان او حال ومجال عقل فعال خدا ......اوست عقل تدبیر .کل ذرهها......چون شود اثبات عقل تو ...رو سوی .عقل العقول .هستو ذات تو......این امام عقل خداست تدبیر کل امور .....غافل مشو عاقل زین نور الانوار النور.
بازدید : 349
چهارشنبه 15 مهر 1399 زمان : 19:37