گوییا این همه شعر وغزل که از بر داری.....هو .وهای .هر مسله میدانی ....مسله دان .تبین گر جهان....زین همه عبارتها که سخن میرانی.....سخنی ز محمد ص عدنانی ......ز پور اسماعیل ..ز ال .نوح .وابراهیم....در صحف .مود .مود.....به توراتش خواند شمس اسمعیل وجود.....مسیحا سخن به گهواره .احمد.پارقلیط......خواند .منجی رستگارانش شمارد....تو ناخواندهای در کتاب وجود ...بنامی.به اسمی.که.هم.شان.اوست........به بسط و بقبض ..سخن با خدا .....مقالتها نمودی براه.....پس چه کار اید عبارتهای تو......انگهی که فحاشی کنند.ابلهان ....یار الا دیار تو ...این همه شعر خواندی .حال .لال .بی ندا شدی......ترس داری نانت اجر کنند.....هدیه به نسلت را ضایع کنند......صد هزاران شکر .وز نفس.قرانیون پاک......عارفان واصل.عرفان.ناب...زان سوزش.قلبهای.بهجت..دامغانی....زر ابادی.الهیون پاک....ذرهای غیرت ماند بهر ما....از حریم عقل اولا .نور اول ما خلق ...حرمت داری کنیم.حق نبی .ص وولی .ص .شاه مردان.علی ص..را جان.فدا میکنیم...هزاران جان فدای نام .محمد ص .وعلی.ص..یا علی زمانه با ما سر جنگ است مددی ..مدد به غیر تو ننگ است یا علی.مددی ... ..ز خاک شاه خراسان رضاص....هزاران بار گویم غلام .محمد.ص .علیم..ص. بحق شاهم.سلطانم.علی ابن موسی الرضاص.
بازدید : 624
دوشنبه 11 آبان 1399 زمان : 10:41